و همینطور آریا و کاتلین

ساخت وبلاگ

امید است حالا که تلگرام و اینستاگرام و فلان و بیسار قطع شده ، تقوای الهی پیشه کنید و برگردید سر وبلاگاتون.

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 229 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1396 ساعت: 13:46

در نهایت، بعد از دیدن تک تک تحلیل های سیاسی تحلیلگران سراسر دنیا (بله ، کنکور همچین بلایی سر آدم میاره) به این نتیجه رسیدم که بدبختی ما از جمعیت عمدتا تجربی خون ماست. چون یکی از سازگاری هایی که تجربیا پیدا می کنن اعتراض نکردنه. مثلا من شخصا شش ماه قبل فهمیدم مهم نیس که هر چار گزینه ی سوال درستند و سوال گزینه ی غلط رو خواسته و مهم نیس که تو کتاب قیدای متناقض نوشته ، این منم که باید "ذهن طراح رو بخونم" و گزینه ی درست رو پیدا کنم. هر چی غلط بزنم تقصیر خودمه و نه سوالای سلیقه ای و طراح های خنگ که یادشون نمی مونه گلبولای قرمز هسته ندارند و تو یوکاریوت ها هم تقسیم دوتایی داریم و برای تراژنی شدن باید DNA ی یک گونه ی دیگه باشه و فلان و بیسار. چرا اینطوری ایم؟ چون کافیه که اعتراض کنی و رتبه ات از یه رقمی به چار رقمی نزول پیدا کنه. پس در نهایت همه چیز رو می پذیری و هر بدبختی ای رو دووم میاری صرفا چون می ترسی. و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 220 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1396 ساعت: 13:46

در نهایت عزیزانم ، دفعه ی بعدی که خواستیم رییس جمهوری ای چیزی انتخاب کنیم ، باید حواسمون باشه به جای دستبند و بنفش و سبز و این حرفا ، بشینیم بحث کنیم. نه مثه آدمایی که جوری رفتار می کنن که انگار حزبشون جزیی از ژنتیکشونه. بلکه مثه کسایی که می خوان بهترین راه رو برای آینده انتخاب کنن. مثلا افراد زندگی من و کسایی که باهاشون یه ارتباطی چیزی داشتم توی اون دوره اصلاح طلب بودند و اکثرا طوری با طرفداران رییسی برخورد می کردند انگار که خودشون شاهزاده ی انگلستان هستند و طرفدارای رییسی رعیت. من مطلقا بحث سازنده ای یادم نمیاد یا طرفدارای یه نفر با هم بحث می کردند و به این نتیجه می رسیدند چقدر خوبند یا اگه بحثی بین طرفدارای دو طرف بود نیمه تموم می موند یا به دعوا ختم می شد. من اون موقع تعصبی نداشتم. فک می کردم روحانی خوبه و رییسی افتضاحه ولی به خاطر همون بی اطلاعیم و مهم تر از همه ، شناخت روحیه ی ایرانی نظری نمی دادم. ولی مثلا الان با فاطمه - که اصولگراعه و درسته که همسن منه ولی جزو معدود افرادیه که جدی جدی میره تحقیق می کنه و منطقیه - میشینم بحث می کنم و اون واسم خیلی از چیزا رو دربارشون تحقیق کرده می گه و منم خیلی از چیزایی که به نظرم کاملا احمقانه اس می گم. و تا الان هر دوتامون خیلی از چیزایی که قبلا نمی دونستیم ، می دونیم.  این به نظر شیوه ی بهتری میاد ، نمیاد؟ و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 208 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1396 ساعت: 13:46

شبیه رایلی اینساید اوت شدم - این تنها شخصیتیه که اسمش یادم مونده، شگفت انگیزه.  جزیره های زندگیم دارن یکی یکی یخ می زنن و فرو می ریزن.روابطم آشفته کننده تر از همیشه ان. کتابام دیگه نیستن و دیگه نمی تونم بنویسم. یا حداقل مثه قبل نمی تونم بنویسم. هیچ جایی از زندگیم نیس که بتونم بهش پناه ببرم. مونا و فاطمه و نازنین تو زنگ های متوالی می پرسن چرا انقدر مغموم و خسته ام و منم فک می کنم دوس دارم بغل بشم و دوس دارم حرف بزنم تا این جزیره های یخ زده ی نیمه ویرانه یکم دیرتر فرو بریزن. ولی بعدش؟ میگم کوچکترین مشکلی نیس. آقای شین می پرسه آیا مشکلی دارم ، و من فک می کنم کاش می تونستم حرف بزنم و بگم که چقدر می ترسم از ترک شدن و بعدش می گم «اگه بشه برامون کلاس خصوصی زیست بزارن»  با فاطمه حرف می زنم و بهش میگم اهمیتی نداره اگه کم خونده ، همه ی اینا تو عید جبران میشه. تو نباید ناراحت باشی. نباید روحیه ات رو از دست بدی. بعدش فک می کنم شاید بهتر باشه این نصیحت ها رو از زبون فرد شادتری بشنوه. نه از زبون کسی که کل مدرسه می دونن در وضعیت جالبی نیس. اون جزایر با هر نسیمی تلو تلو می خورن و من نمی فهمم چی کار کنم تا حداقل غمم به حدی برسه که بتونم گریه کنم. و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 189 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1396 ساعت: 13:46

یادداشتی توی کتاب زیستم هست که میتونم باهاش علت این که تجربی ام ، توضیح بدم اونم در حالی که همگان می دونن کنکور تجربی آدم رو به هفتاد -هزار- نوع بلا مبتلا می کنه. و اونم در حالی که من کلا سه تا رشته ی اصلی رو نمی رم احتمالا.و اونم در حالی که نرد ریاضی و فیزیک محسوب میشم. یادداشته اینه : « در فصل تابستان : مورچه های کارگر غذا جمع می کنند  جاگوار تولید مثل می کند پروانه ی اپرافترا بروما در خاک شفیره می شود یک گونه راسو تولیدمثل می کند روباه قطبی دچار افزایش رنگیزه می شود زنبق ها گل می دهند فعالیت غده ی پینه آل تابستان کم می شود.» و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 242 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1396 ساعت: 13:46

دیگه داره لوس میشه اوضاع. همه فک می کنن شبیه چندلرن.همه میگن که عمرا اگه بفهمن که کسی عاشقشونه (چون خیلی باکلاسه و منم قبول دارم و امیدارم بفهمین منظورمو).گیر دادن به استوریای ملت احتمالا تا ابد ادامه پیدا می کنه.همچنین گیر دادن به گذاشتن عکس سفره ی هفت سین تو اینستا. نفرت از عید و بهار که هیچی.نفرت و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 210 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 2:56

فعلا تمام اهدافمو از قبیل محقق شدن , سبز کردن آخر موهام* , یه دختر هفت ساله داشتن , ویالون زدن , خوندن و غیره رو کنار گذاشتم و رو جمع کردن کلی دوست و آشنا و یه خونه ی بزرگ داشتن تمرکز کردم تا دیگه عیدا تنها نباشیم.


چون که می دونین , تنها بودن تو عید ساکز.


* اونو به خاطر این کنار گذاشتم که الان من اصن مو ندارم و آخر موهام برابره با اولش.مهمتر از همه : مامانم اجازه نمیده.

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 218 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 2:56

خوشحالم که بالاخره دیزنی فهمید می تونه انیمیشناشو بدون شوهر دادن شخصیت اصلی پایان بده.
توقع نداشتم به این سطح از فهم و درک برسه. 

... حداقل در طول حیات من.
و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 195 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 2:56

تازگیا علاقه ی زیادی پیدا کردم که یه چیزی رو پیدا کنم و توش غرق شم.


به خاطر همین جز از کل ـو انقدر دوست دارم.من کاملا تو حرص خوردن ـای جسپر و عشقم به مادرش غرق شده بودم.و به خاطر همینه که انقدر Death Note رو دوست دارم ؛ من خیلی وقته چیزی تو زندگیم نداشتم که هر روز منتظرش باشم و واسش هیجان داشته باشم.


و خب ، طی یه روند یه ثانیه ای به این نتیچه رسیدم که می خوام آرتمیس فاول رو دوباره بخونم. و سعی کنم این دفعه کمتر از چیزای علمیش (که می شد همه اش) بپرم.

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 218 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 2:56